بررسی فقر واژگانی در رمان عادت می‎کنیم زویا پیرزاد بر اساس نظریة راجرفالر
کد مقاله : 1178-CPLLR
نویسندگان
محسن محمدی کردیانی *
مدرس
چکیده مقاله
ارتباط انسانی و فرایند انتقال معنا به دیگران از بنیادی‌ترین کارکردهای زبان به شمار می‌آید. زبان، پیش از هر چیز، نظامی ذهنی است که معنای آن عمدتاً از مسیر دستگاه آوایی بروز و تجلی می‌یابد. با توجه به خاستگاه ذهنی ادبیات، آن‌چه در قالب و ساختار یک اثر ادبی تحقق می‌یابد، به‌طور عمده، ساختاری ذهنی است که ریشه در ضمیر نویسنده دارد. یکی از شگردهایی که نویسندگان برای برجسته‌سازی زبان نوشتار خود به کار می‌گیرند، «فقر واژگانی» (underlexicalization) است؛ مفهومی که نخستین‌بار توسط راجر فالر مطرح شد و به نبودِ واژگان کافی برای بیان کامل معنا و مقصود دلالت دارد. پژوهش حاضر رمان عادت می‌کنیم اثر زویا پیرزاد را از منظر فقر واژگانی بررسی می‌کند. این کمبود واژگانی که در پیوندی میان زبان‌شناسی، نقد ادبی و سبک‌شناسی قرار دارد، در اندیشه‌ها و کنش‌های شخصیّت‌های داستان بازتاب می‌یابد و مورد تحلیل قرار می‌گیرد و نشان می‎دهد که فقر واژگانی چگونه می‎تواند در برجسته سازی یک متن تأثیرگذار باشد
کلیدواژه ها
فقر واژگانی، عادت می‎کنیم، زویا پیرزاد، سبک‎شناسی، گفتمان ادبی.
وضعیت: پذیرفته شده