بررسی کارکردهای بلاغی نماد در شعر اخوان ثالث (با تکیه بر مجموعۀ از این اوستا)
کد مقاله : 1173-CPLLR
نویسندگان
آقای دکتر اسدی *1، حسن قمی2
1قزوین، دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)، دانشکده علوم انسانی، گروه زبان و ادبیات فارسی
2دانشگاه ایلام* دانشکده ادبیات و علوم انسانی، گروه زبان و ادبیات فارسی
چکیده مقاله
به نظر می‌رسد کلام ادبی، هیچگاه فارغ از نمادپردازی نبوده است، اما وجه غالب کارکردهای نماد در ادوار و در انواع ادبی متفاوت است. در ادبیات کهن، در زمینهٔ مدح و توصیف و تغزل، نماد تا حدی زمینه ساز بلاغت متن است و در ادب عرفانی، ناتوانی زبان معیار در بیان مفاهیم پیچیدۀ عرفانی از علل گرایش به نمادپردازی است. همچنین در برخی ادوار، پرهیز از بیان صریح افکار و اندیشه‌ها کارکرد اصلی نماد بوده است. در ادبیات معاصر اما، به نظر می‌رسد وجوه بلاغیی مانندِ دغدغة مشارکت خواننده در خلق آثار ادبی، ابهام هنری و غنی کردن جوهرۀ زیباشناختی آثار ادبی، مهمترین محرک شاعران در گرایش به نمادپردازی است. البته نمیتوان تأثیر هنری نماد را در متن ادبی به این موارد اندک محدود کرد. این نوشتار میکوشد به این پرسش پاسخ دهد که نماد با چه روشهایی وجه بلاغی شعر اخوان را تقویت کرده است؟ نگارنده در این تحقیق با تحلیل و واکاوی دفتر شعر «از این اوستا»، به این نتیجه رسیده است که نمادگرایی در شعر اخوان در راستای تحقق تخیل و خلاقیت شعری، وحدت ارگانیک و هارمونی شعر، انتقال صادقانۀ عواطف و انسجام روایی شعر اوست و کارکرد اصلی آن سوق دادن شعر به سمت ابهام و چندمعنایی و ایجاز ادبی است.
کلیدواژه ها
نماد، اخوان ثالث، خلاقیت، ابهام، زیباییشناس
وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی