نمودهای طنز در شعر سید اسماعیل بلخی
کد مقاله : 1166-CPLLR
نویسندگان
سید عوض علی کاظمی *
دانشجوی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبائی
چکیده مقاله
مسألۀ اصلی در این نوشته، پی‌گیری نمودهای طنز در شعر سید اسماعیل بلخی، یکی از شاعران استبدادستیز افغانستانی است تا دریابیم، بلخیِ واعظ و مبارز سیاسی که در دهۀ چهل خورشیدی با درک وضعیت سیاسی به نقد استبداد در افغانستان پرداخت و جایگاهی خوبی در میدان سیاست و فرهنگ به‌دست آورد، شعرهایی سروده که از صراحت لهجه برخوردار است، و موضوعات متعدد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را به-صورت صریح و با زبان کنایه و نیش‌دار به مردم و حکومت گوشزد کرده است. پرسش این‌جا مطرح‌ می‌شود که آیا این شاعر به سمت طنز و شوخ‌طبعی هم رفته است یا نه؟ اگر نگاه طنزی در شعر او وجود دارد، چه نکاتی را در قالب زبان غیر مستقیم به نقد کشیده و از چه شگردهایی ادبی استفاده کرده است؟ این نوشته که به روش توصیفی- تحلیلی و با بهره‌گیری از منابع کتابخانه‌ای تدوین شده، نشان می‌دهد، شاعر در عین داشتن ده‌ها قطعه شعر سیاسی و انقلابی با لحن اعتراضی و صریح، قطعات و ابیات طنز و شوخ-طبعانه هم دارد که برخی از نارسایی‌هایی اجتماعی و فرهنگی را از طریق آن به‌صورت ترکیب‌های جدید و واژه‌سازهای طنزآمیز بیان نموده، نابرابری‌های سیاسی را با کنایات دل‌انگیز به نقد کشیده است.. کنایاتی چون راست نشدن کجی شیخ، شکلات جویده و تشبیه ریشه و پشم صوفی به بز ... از نمودهای خوب طنز در شعر او ست.
کلیدواژه ها
شعر معاصر افغانستان، شعر اعتراضی، طنز، هجو، سید اسماعیل بلخی
وضعیت: پذیرفته شده