بازتاب فرایند فردیّت‌یابی اصالت وجودی در تمثیلات عرفانی مثنوی
کد مقاله : 1158-CPLLR
نویسندگان
قدرت الله طاهری *
عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی
چکیده مقاله
فرایند فردیّت‌یابی وجودی از حیث امکانی در ذات هر انسانی نهفته است ولی تحقّق آن امری نسبی است و افراد ویژه این فرایند را طی می‌کنند. انسان‌ها خود را در جمع و جماعت منتشر کرده و از خود واقعی خویش غفلت می‌ورزند. ولی برای معدودی از آدم‌ها، این حالت انتشاریافتگی در جمع دلزدگی، ملال و نابسندگی به وجود می‌آورد و بر اساس یک حادثه، از وضع نامساعد انتشاریافتگی خود در غیر آگاهی می‌یابند و مسیر پرخطر تفرّد وجودی را آغاز می‌کنند. به نظر می‌رسد مولانا خود در تجربۀ زیسته‌اش خود را در غیر و جماعاتی منتشر کرده بود که منجر به فاصله‌گرفتن از آن خود اصیلش گشته بود. دیدار با شمس تبریزی، همان رخداد ویژه‌ای بود که او را به موقعیّت مرزی و سپس طی مراحل خودیابی وجودی کشاند و نهایتاً با کشف آن خودِ فراموش‌شدۀ اصیل، به شخصیّتی کاملاً متمایز از طبقۀ عالمان مدرسی مبدّل شد. مولوی، این تجربۀ اصیل زیستۀ خود را به مکتبی عرفانی مبدّل ساخت و عصارۀ این تجربه و معرفت مرتبط با آن را در تمثیلات عرفانی مثنوی به زبانی پر از رمز و کنایه بیان کرده است. ما در پژوهش حاضر، با رویکردی بینارشته‌ای و با استفاده از پاره‌ای از آراء فیلسوفان اصالت وجودی و دیدگاه‌های روانشناسی نوین، فرایند فردیّت‌یابی وجودی را در چند تمثیل مهم مثنوی بررسی کرده‌ایم تا نشان دهیم در همۀ این حکایت‌ها مولوی،واقعیّت فاصله گرفتن انسان‌ها از خود اصیل‌شان در میان جمع و جماعت و ضرورت آگاهی از این وضعیّت و آغاز فرایند خودیابی اصیل را بیان کرده است.
کلیدواژه ها
فلسفۀ اصالت وجودی (Existentialism)، خودِ اصیل، فردیّت‌یابی، مثنوی معنوی، مولانا جلال‌الدّین
وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی