بررسی چرخۀ اساطیری سیمرغ در متون آیینی، پهلوی، حماسی، فلسفی و عرفانی
کد مقاله : 1151-CPLLR
نویسندگان
زهرا عسگری *
چکیده مقاله
در میان اساطیر ایرانی، چرخۀ تکرار اساطیری را بیشتر از همه در اسطورۀ سیمرغ شاهد هستیم که بنا به استعداد زمانه، با نظم و توالی بی‌نظیری، قوالب و اشکال تازه‌ای را تجربه و در نهایت تکرار می‌کند. سیمرغ اسطوره‌ای مهری و نمادی از خداست که در اوستا، نمایندۀ طبقاتی چون جانوران، آدمیان و فروهران است که در عصر اسلامی و در متون پهلوی، شاهنامه و پهلوانی، رمزی می‌شود از خداوند مهر که در قالب یک پرنده تجلی یافته است و همچنین نمادی است از موبد و آموزگار فرزانه‌ای که نقش توتمی فرشتۀ نگهبان را هم داراست. سیمرغ در دامان فلسفه، مجدداً به نمادی از فرشتۀ جبرئیل و انسان کامل تبدیل می‌شود و در نهایت، در عرفان به ‌عنوان رمزی از حضرت حق به کار می‌رود و اینگونه شاهد هستیم که خویشکاری‌های سیمرغ در تمامی ساحت‌ها تکرارپذیر است. اسطورۀ سیمرغ در آیین مهرپرستی در اوج تکامل است که در بستر حماسه، با دگردیسی تحول و حتی تنزّل مواجه می‌شود. در ساحت حماسه، حسی‌ترین تصاویر از سیمرغ ارائه می-گردد که حمایت همه‌جانبۀ او از زال، نوعی بازنمایی نقش خدایان در حمایت از ایرانیان است که بدین‌شکل دگردیسی پیدا کرده است. این اسطوره در دامان عرفان با دگردیسی تکرار، همان خویشکاری نخست اسطوره‌ای برایش تداوم می‌یابد؛ از این رو، سیمرغ آیینی در حماسه‌ها، اسطوره‌ای قابل‌تجسم است که در عرفان برای بیان مفاهیم کاملاً انتزاعی به کار گرفته شده است.
کلیدواژه ها
اسطوره، سیمرغ، مهرپرستی، متون زرتشتی، حماسه، فلسفه، عرفان.
وضعیت: پذیرفته شده