استعاره‌ی مفهومی حباب در غزلیات بیدل دهلوی
کد مقاله : 1004-CPLLR-FULL
نویسندگان
محمود شاهرودی *
مدرس دانشگاه فرهنگیان سیستان و بلوچستان
چکیده مقاله
در دیدگاه زبان شناسی شناختی، برخلاف دیدگاه سنتی بلاغی، استعاره در ذهن انسان‌ها شکل می‌گیرد و اندیشه‌ی انسانی به وسیله‌ی آن، بسیاری از مسائل را درک و تحلیل می‌کند و پس از آن است که بر زبان فرد جاری می‌گردد. بنابراین استعاره محصول ذهن خلاق یک شاعر و هنرمند و به عنوان زینتی برای آرایش کلام و زیبایی سخن نیست، بلکه جزء جدایی ناپذیر از ذهن و اندیشه‌ی بشری برای درک جهان به ویژه مفاهیم معنوی و ماورایی است. با توجه به ویژگی‌هایی که مفهوم حباب در خویش دارد و ابهام ناشی از وجود یا عدم وجود آن و نیز به دلیل عدم کاربرد عمومی آن در شعر شاعران پیش از بیدل، این واژه دارای جایگاهی دوگانه است. بکر بودن این واژه در ادب فارسی موجب شده است که بتوان این مفهوم را هم در جایگاه مفاهیم مبدا و هم در جایگاه مفاهیم مقصد قرار داد. اما این واژه در اشعار بیدل بیش‌تر در قلمرو مفاهیم مبدا قابل ردیابی است و استعاره-هایی که حباب در حوزه‌ی مقصد قرار دارد، بیش‌تر زبانی و ادبی است تا استعاره‌ی مفهومی. نگاشت "انسان حباب است"، نگاشت اصلی بیدل با استفاده از مفهوم حباب است که شاعر با این نگاشت، تصاویر متعددی آفریده است و انسان را از منظرهای گوناگون به حباب مانند کرده است. بر اساس این نگاشت، می‌توان به کلان استعاره‌ی "جهان هستی دریاست" در زیرساخت بسیاری از تصاویری که مرتبط با حباب است، دست یافت و نتیجه گرفت که مفاهیم غالب در اندیشه‌ی بیدل، مسائل عرفانی و معنوی است.
کلیدواژه ها
استعاره‌ی مفهومی، نگاشت، کلان استعاره، حباب، بیدل
وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی